وبلاگ پیام ایرانیان، چند روز پیش، مقارن با ۱۴ مرداد، سالگرد انقلاب مشروطیت، برای سومین مرتبه فیلتر شد. بار اول در ۴ بهمن سال ۸۳ و درست در روز تولدم بود؛ دومین بار هم مدتی پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸. آن زمان مرسوم بود که با تغییر آدرس سایت یا وبلاگ، سد فیلترینگ، دور زده شود. اما مدتی که گذشت، جنگ و گریز تغییر آدرس و فیلترینگ مجدد، بهروز شد، طوری که به فاصلهی چند روز و گاه چندین ساعت پس از تغییر آدرس، فیلترینگ برای آدرس جدید برقرار میشد. بدینترتیب، تغییر آدرس، کاملاً کارایی خود را از دست داد.
سخن گفتن از پدیدهی فیلترینگ در ایران و مویه کردن بر آن، روایتی تکراری و ملالانگیز و البته بینتیجه است. این روزها اما با سالهای پیدایش وبستان و وبلاگستان فارسی، بسیار متفاوت است. فیلترینگ فیسبوک که نفوذ و محبوبیت فراوانی در میان بسیاری از افراد دارد، باعث شده حتی کاربران معمول اینترنت نیز فیلترشکن را یکی از برنامههای لازم و دمدستی برای استفاده از اینترنت (و در واقع ورود به فیسبوک) ببینند. این امر، به خودی خود، استفاده از فیلترشکن را به پدیدهای همهگیر و عادی تبدیل کرده است؛ موضوعی که بهقاعده، هدف مسؤولان فیلترینگ نبوده است!
وضعیت تا آنجا تغییر کرده است که بسیاری از کاربران در بدو ورود به اینترنت (که معمولاً با سر زدن به فیسبوک آغاز میشود!) برنامهی فیلترشکن را اجرا کرده و آن را به حال خود رها میکنند و در همین وضعیت به سایتها و وبلاگهای مختلف سر میزنند؛ بهگونهای که اغلب اوقات، به دلیل فعال بودن دائمی فیلترشکنشان، حتی متوجه فیلتر شدن سایت یا وبلاگی که سر میزنند نمیشوند!
نکتهی جالب اینکه پیشفرض بیشتر دوستان دور و نزدیک تا امروز این بود که پیام ایرانیان فیلتر است! گاهی در گپ و گفتهایی که با هم داشتیم، عنوان میکردند که «فیلترشکنم از کار افتاده و اگر چیز جدیدی نوشتهای، ندیدهام.» و البته وقتی با توضیح من مواجه میشدند که وبلاگ، فیلتر نیست، تعجب میکردند! از یکی دو روز پیش این گمان خطا به حقیقت پیوست و شکر خدا یکی دیگر از مشکلات مملکت هم به خوبی و خوشی حل شد...!
سخن گفتن از پدیدهی فیلترینگ در ایران و مویه کردن بر آن، روایتی تکراری و ملالانگیز و البته بینتیجه است. این روزها اما با سالهای پیدایش وبستان و وبلاگستان فارسی، بسیار متفاوت است. فیلترینگ فیسبوک که نفوذ و محبوبیت فراوانی در میان بسیاری از افراد دارد، باعث شده حتی کاربران معمول اینترنت نیز فیلترشکن را یکی از برنامههای لازم و دمدستی برای استفاده از اینترنت (و در واقع ورود به فیسبوک) ببینند. این امر، به خودی خود، استفاده از فیلترشکن را به پدیدهای همهگیر و عادی تبدیل کرده است؛ موضوعی که بهقاعده، هدف مسؤولان فیلترینگ نبوده است!
وضعیت تا آنجا تغییر کرده است که بسیاری از کاربران در بدو ورود به اینترنت (که معمولاً با سر زدن به فیسبوک آغاز میشود!) برنامهی فیلترشکن را اجرا کرده و آن را به حال خود رها میکنند و در همین وضعیت به سایتها و وبلاگهای مختلف سر میزنند؛ بهگونهای که اغلب اوقات، به دلیل فعال بودن دائمی فیلترشکنشان، حتی متوجه فیلتر شدن سایت یا وبلاگی که سر میزنند نمیشوند!
نکتهی جالب اینکه پیشفرض بیشتر دوستان دور و نزدیک تا امروز این بود که پیام ایرانیان فیلتر است! گاهی در گپ و گفتهایی که با هم داشتیم، عنوان میکردند که «فیلترشکنم از کار افتاده و اگر چیز جدیدی نوشتهای، ندیدهام.» و البته وقتی با توضیح من مواجه میشدند که وبلاگ، فیلتر نیست، تعجب میکردند! از یکی دو روز پیش این گمان خطا به حقیقت پیوست و شکر خدا یکی دیگر از مشکلات مملکت هم به خوبی و خوشی حل شد...!
مبارک است انشاءالله
پاسخحذفیاد اون خاطره علی اکبر محتشمی می افتم، در گفته های با صراحتش در خصوص فرقه مصباحیه، که گفته بود وقتی بین روحانیون قم می رفتیم و علیه شاه حرف می زدیم تازه متهم می شدیم که اگر شما واقعا مخالف رژیمید چرا شما را نگرفته اند؟! حالا هم همینطور است به آدم می گویند چرا وبلاگت فیلتر نیست؟
اینجور که شما میفرمایید یک جورهایی از بندهی حقیر رفع اتهام شده است انگار...!!!
پاسخحذف