«شهرام شکوهی» چه زیبا میخواند:
«یکی بود و یکی نبود
عشق بود و نفرت نبود
خالی اگر سفرهها
عشق تو دلا جاری بود
شب همه ماه بود و نور
دلا همه سنگ صبور
سفرهی شام بهانهای واسهی شادی و سرور
سادگی کو...؟ عشق کجاست...؟
سفرهی ما، ای دوست... بیریاست
ساده اگر سفرهمون
عادت ما اون زمون
بوسه به دست پدر
شکر خدا بر زبون
سفرهی دل وا کنیم
غصه رو پیدا کنیم
عشق و صفا جای اون
توی دلا جا کنیم...
سادگی کو...؟ عشق کجاست...؟
سفرهی ما، ای دوست... بیریاست»
بشنوید و لذت ببرید!
«یکی بود و یکی نبود
عشق بود و نفرت نبود
خالی اگر سفرهها
عشق تو دلا جاری بود
شب همه ماه بود و نور
دلا همه سنگ صبور
سفرهی شام بهانهای واسهی شادی و سرور
سادگی کو...؟ عشق کجاست...؟
سفرهی ما، ای دوست... بیریاست
ساده اگر سفرهمون
عادت ما اون زمون
بوسه به دست پدر
شکر خدا بر زبون
سفرهی دل وا کنیم
غصه رو پیدا کنیم
عشق و صفا جای اون
توی دلا جا کنیم...
سادگی کو...؟ عشق کجاست...؟
سفرهی ما، ای دوست... بیریاست»
بشنوید و لذت ببرید!
شهرام شکوهی چقدر مد شده
پاسخحذف