+ من خودم را میشناسم؛ خوشقلب، مهربان، خیرخواه دیگران و البته با مجموعهای از اعتقادها، مرامها و منشهای خاص خودم... با هر معیاری که نگاه کنی من پست و رذل و عوضی نیستم؛ برعکس، حداقل صفات مثبت بودن یک انسان را دارا هستم؛ پس چرا این آدمها چنین میکنند؟
- آدمها...! آدمها را زیاد جدی نگیر. آنقدرها مهم نیستند که به نظرشان اینطور اهمیت بدهی. کسی بود، بود... نبود هم نبود.
+ خب گاهی انسان به کسی وابسته میشود؛ وابسته... دلبسته... نظرش اهمیت مییابد...
- وابستگی و دلبستگی...! وابستگی و دلبستگی میخواهی چهکار؟! به انسانها فقط در یک حدی باید نزدیک شد. اگر زیادی نزدیک شدی، آن انسان توانایی خواهد یافت که خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، به تو آسیب برساند...
+ با این حساب پس نمیشود با هیچکس صمیمی شد...
- چرا! میشود! اما نباید وابستهاش شد. روی هیچ آدمی نباید حساب ابدی باز کرد. باید احتمال سر زدن هر رفتاری را از هر انسانی در هر لحظهای بدهی... باید هر لحظه آمادهی جدا شدن و کناره گرفتن از هر آدمی باشی...
از گفتوگوهای نیمهشب در کوه صفه
- آدمها...! آدمها را زیاد جدی نگیر. آنقدرها مهم نیستند که به نظرشان اینطور اهمیت بدهی. کسی بود، بود... نبود هم نبود.
+ خب گاهی انسان به کسی وابسته میشود؛ وابسته... دلبسته... نظرش اهمیت مییابد...
- وابستگی و دلبستگی...! وابستگی و دلبستگی میخواهی چهکار؟! به انسانها فقط در یک حدی باید نزدیک شد. اگر زیادی نزدیک شدی، آن انسان توانایی خواهد یافت که خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، به تو آسیب برساند...
+ با این حساب پس نمیشود با هیچکس صمیمی شد...
- چرا! میشود! اما نباید وابستهاش شد. روی هیچ آدمی نباید حساب ابدی باز کرد. باید احتمال سر زدن هر رفتاری را از هر انسانی در هر لحظهای بدهی... باید هر لحظه آمادهی جدا شدن و کناره گرفتن از هر آدمی باشی...
از گفتوگوهای نیمهشب در کوه صفه
درست میفرمایید شما . اما همانطور که از آدم ها باید انتظار هر خطایی را داشت ، خب خودمون هم آدمیم و امکان داره ازمون هر خطایی سر بزنه و نا خود آگاه وابسته بشیم. چه میشه کرد!
پاسخحذف