سیزدهمان را هم در کردیم! از پل بزرگمهر قدمزنان تا پل خواجو رفتم و برگشتم. هوا بسیار لطیف و روحنواز و بهاری بود. نسیم خنک و ملایمی میوزید. زایندهرود، در عبور آب، ترنم گوشنوازی مینواخت. آسمان، آبی و صاف بود با چند تکه ابر پراکنده که زمینهی آسمان را زیباتر میکرد. خورشید هم گرم و دلپذیر میتابید.
برگهای درختان، جوانه زدهاند؛ درختان لباس یکدستی به رنگ سبز مغزپستهای پوشیدهاند. بهار، زیباترین فصل اصفهان و اردیبهشت، زیباترین ماه آن است. این زیباییها جلوهی این فصل و درآمد فرارسیدن آن ماه است.
حاشیهی زایندهرود مخصوصاً جاهایی که مختصری سایه بود، حسابی شلوغ بود. گله به گله خانوادهها نشسته بودند. بینشان مسافر هم کم نبود. ترک و لر و عرب و افغان.... افغانها را زیاد زیر نظر داشتم؛ گویا در روز طبیعت (۱۳ فروردین) ورودشان به کوه صُفه را به بهانهی حفظ امنیت، قدغن کردهاند.
خیابانها و اتوبانها به سمت زایندهرود شلوغ و پرترافیک بودند، اما مسیر برگشت از سمت رودخانه خلوت بود. در ساعات بعدازظهر و عصر، این شلوغی و خلوتی، دقیقاً برعکس خواهد شد.
برگهای درختان، جوانه زدهاند؛ درختان لباس یکدستی به رنگ سبز مغزپستهای پوشیدهاند. بهار، زیباترین فصل اصفهان و اردیبهشت، زیباترین ماه آن است. این زیباییها جلوهی این فصل و درآمد فرارسیدن آن ماه است.
حاشیهی زایندهرود مخصوصاً جاهایی که مختصری سایه بود، حسابی شلوغ بود. گله به گله خانوادهها نشسته بودند. بینشان مسافر هم کم نبود. ترک و لر و عرب و افغان.... افغانها را زیاد زیر نظر داشتم؛ گویا در روز طبیعت (۱۳ فروردین) ورودشان به کوه صُفه را به بهانهی حفظ امنیت، قدغن کردهاند.
خیابانها و اتوبانها به سمت زایندهرود شلوغ و پرترافیک بودند، اما مسیر برگشت از سمت رودخانه خلوت بود. در ساعات بعدازظهر و عصر، این شلوغی و خلوتی، دقیقاً برعکس خواهد شد.
***
نزدیک هفت ماه است که هر روز وبلاگ را بهروز کردهام. هر روز نوشتهام. از ۲۰ شهریور ۱۳۹۰ تا امروز. بیشترش به قلم خودم و کمترش با یاری از خامهی دیگران. خستهام. نیاز به استراحت دارم. خستگی ماههای پایانی سال گذشته به تنم مانده است. به ازای این هفت ماه نوشتن بیوقفه و مداوم، هفت روز به خودم استراحت دادم. در این فاصله، نه وبلاگ را بهروز خواهم کرد و نه در فیسبوک، لینکی خواهم گذاشت. اما به ایمیل شخصیام سر خواهم زد. اگر کاری ضروری داشتید، برایم ایمیل بفرستید. یک هفته به مرخصی میروم. باز خواهم گشت....
همیشه از نوشته هایتان لذت میبرم. امیدوارم با نیروی فزاینده ای بازگردید. ممنون
پاسخحذف