سفارت آمریکا، نخستین بار در ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ و تنها سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط سازمان کمونیستی چریکهای فدایی خلق، اِشغال شد. اما امتناع آیتالله خمینی از تأیید این حرکت، دکتر ابراهیم یزدی، وزیر امور خارجه دولت موقت را قادر ساخت همراه با نیروهای مسلح کمیتههای انقلاب اسلامی به محل سفارت رفته و چریکها را وادار کنند تا تنها دو ساعت پس از ورود به سفارت آمریکا، آنجا را ترک کنند.
همان روز، روزنامه اطلاعات، در صفحهی اول خود زیر تیتر «سفارت آمریکا سقوط کرد» نوشت: «سرانجام سفارت آمریکا به تصرف ارتش انقلاب و چریکها درآمد. مأموران سفارت آمریکا و تفنگداران دریایی که از داخل سفارت تیراندازی میکردند، در این دقایق تسلیم شدند و چریکها و افراد مسلح به داخل سفارت رفتند».
دکتر یزدی ضمن عذرخواهی از سالیوان، سفیر وقت آمریکا، این واقعه را حاصل عوامل کنترلنشدهی انقلاب دانست و به او اطمینان داد که امنیت آنها از آن به بعد تضمین خواهد شد (شرح ماجرا). بدینترتیب اِشغال سفارت آمریکا (یا تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا) اتفاق نیفتاد.
اما ۱۳ آبانماه ۱۳۵۸ سرنوشتی متفاوت داشت. آنان که در این روز به سفارت آمریکا یورش بردند «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» بودند. رهبر معنوی آنها هم «محمد موسوی خوئینیها» از روحانیون انقلابی معتمد آیتالله خمینی بود. آیتالله خمینی، با اینکه در ابتدا از قصد دانشجویان و رهبر معنوی آنان برای تصرف سفارت آمریکا بیخبر بود، اما پس از وقوع آن رخداد، حرکت دانشجویان را تأیید کرد و آن را «انقلاب دوم» و «بزرگتر از انقلاب اول» خواند.
این بار اشغال سفارت آمریکا (یا تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا) اتفاق افتاده بود. ۲ روز بعد دولت مهندس مهدی بازرگان سقوط کرد و جریان فکری نزدیک به مهندس بازرگان برای همیشه از صحنهی حاکمیت ایران حذف شد. بازرگان و نهضت آزادی و جریان ملی-مذهبی، نخستین قربانیان سیاسی اِشغال سفارت آمریکا در تهران بودند. بازداشت تعدادی از دیپلماتها و کارکنان سفارت آمریکا، ۴۴۴ روز طول کشید و بحران موسوم به «گروگانگیری» را پدید آورد که پیامدهایش تا به امروز دامنگیر ایران است. (خلاصهای از شرح ماجرا و پیامدها آن)
همان روز، روزنامه اطلاعات، در صفحهی اول خود زیر تیتر «سفارت آمریکا سقوط کرد» نوشت: «سرانجام سفارت آمریکا به تصرف ارتش انقلاب و چریکها درآمد. مأموران سفارت آمریکا و تفنگداران دریایی که از داخل سفارت تیراندازی میکردند، در این دقایق تسلیم شدند و چریکها و افراد مسلح به داخل سفارت رفتند».
دکتر یزدی ضمن عذرخواهی از سالیوان، سفیر وقت آمریکا، این واقعه را حاصل عوامل کنترلنشدهی انقلاب دانست و به او اطمینان داد که امنیت آنها از آن به بعد تضمین خواهد شد (شرح ماجرا). بدینترتیب اِشغال سفارت آمریکا (یا تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا) اتفاق نیفتاد.
اما ۱۳ آبانماه ۱۳۵۸ سرنوشتی متفاوت داشت. آنان که در این روز به سفارت آمریکا یورش بردند «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» بودند. رهبر معنوی آنها هم «محمد موسوی خوئینیها» از روحانیون انقلابی معتمد آیتالله خمینی بود. آیتالله خمینی، با اینکه در ابتدا از قصد دانشجویان و رهبر معنوی آنان برای تصرف سفارت آمریکا بیخبر بود، اما پس از وقوع آن رخداد، حرکت دانشجویان را تأیید کرد و آن را «انقلاب دوم» و «بزرگتر از انقلاب اول» خواند.
این بار اشغال سفارت آمریکا (یا تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا) اتفاق افتاده بود. ۲ روز بعد دولت مهندس مهدی بازرگان سقوط کرد و جریان فکری نزدیک به مهندس بازرگان برای همیشه از صحنهی حاکمیت ایران حذف شد. بازرگان و نهضت آزادی و جریان ملی-مذهبی، نخستین قربانیان سیاسی اِشغال سفارت آمریکا در تهران بودند. بازداشت تعدادی از دیپلماتها و کارکنان سفارت آمریکا، ۴۴۴ روز طول کشید و بحران موسوم به «گروگانگیری» را پدید آورد که پیامدهایش تا به امروز دامنگیر ایران است. (خلاصهای از شرح ماجرا و پیامدها آن)
همینطور است. بعد از چانهزنیهای پشت پردهی رژیم انقلابی با آمریکا، درست در فردای روز آزادی گروگانها، رونالد ریگان به کاخ سفید رفت!
پاسخحذفالبته نباید پیرو تئوری توطئه بود، متوجه هستی که:)