شرافت و تعهد فکری به یک راه و مرام، نه در زمان رونق و پیروزی و حضور انبوه هواداران که در دوران «سختی و مرارت» و «صبر و استقامت» است که معنا مییابد. نشانهی این شرافت را میتوان در همین عکس مشاهده کرد. عکس شماره ۱ دفتر مرکزی جبهه مشارکت در تهران را نشان میدهد. در پی حوادث پس از انتخابات، درب این دفتر نیز بسته شد؛ آن هم با زنجیر... زنجیری با روکش سبزرنگ که نشانهای است گویا از آنچه بر سر این دفتر و دایرکنندگانش رفته است. عکس شماره ۲ درب جبهه مشارکت اصفهان را در سال ۱۳۸۷ نشان میدهد. وقتی هنوز جسم اصلاحات، نیمهجانی داشت و گروهی از اعضای جبهه مشارکت و هواداران اصلاحات در این دفتر به فعالیت میپرداختند. عکس شماره ۳ همان درب جبهه مشارکت اصفهان را در مهرماه ۱۳۹۰ نشان میدهد! جبهه مشارکت اصفهان به پیشدبستانی (یا به قول برخی دوستان، مهد کودک!) تغییر کاربری یافته است!
۵ آذر سالروز تأسیس جبهه مشارکت ایران اسلامی است. سعید حجاریان در مصاحبهای به شکلگیری این گروه اشاره میکند: «پس از رخداد دوم خرداد، همراه با عدهای از دوستان، جلسهی مشترکی با اعضای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب ترتیب داده و ضمن اشاره به شرایط جدید و نیاز به متشکل ساختن نیروهای فعال در ستادهای انتخاباتی خاتمی، از آنها خواستیم که دربهای سازمان را برای ورود نیروهای تازهنفس و سازماندهی آنان باز کنند. راهبرد سازمان مجاهدین انقلاب در آن زمان، سختگیری برای ورود عضو جدید به مجموعهی سازمان بود. به همین دلیل، مسؤولان سازمان از پذیرش این پیشنهاد سر باز زدند. در نتیجه، خود، اقدام به تأسیس یک گروه سیاسی جدید با نام "جبهه مشارکت ایران اسلامی" کردیم.»
جبهه مشارکت نیز چونان هر گروه سیاسی دیگر در این سالها فراز و نشیبهای زیادی را از سر گذرانده است. نقد عملکرد این حزب و نشان دادن نقاط قوت و ضعف آن، چراغی است که راه آیندگان را برای گام زدن در عرصهی سیاست، روشن خواهد ساخت. این خواستهای است که این حزب سیاسی در بیانیهی سیزدهمین سالگرد تأسیسش نیز عنوان کرده است (اینجا).
از بزرگترین نقاظ ضعف این حزب، ورود و میدانداری اعضایی است که در دوران اقتدار این گروه، به سبب جو زمانه و باد موافق به آن پیوستند. برای این افراد، دغدغههای فکری و سیاسی و اصلاحطلبی معنایی نداشت؛ آنچه معنا داشت، کسب پستهای مدیریتی و جایگاههای سیاسی و منافع اقتصادی بود؛ یکی از بهترین و آسانترین راهها در آن زمان، عضویت و همراهی با جبهه مشارکت بود، زیرا در آن مقطع زمانی، این گروه از محبوبیتی درخور برخوردار بود (که به کار انتخاب شدن در انتخابات میآمد) و در بخشهای مهمی از حاکمیت حضور داشت (که راه صعود و تثبیت موقعیت سیاسی-اقتصادی و کانال زدن با سایر جناحها را آسان میساخت).
این منفعتطلبان که نه از سر همآوایی فکری با جریان اصلاحطلبی و بعداً جنبش سبز که صرفاً به قصد کسب منافع سیاسی و اقتصادی با این جریان، همراه شده بودند، وقتی دریافتند که دیگر از این تنور، آبی برای آنها گرم نمیشود و همراهی با این جریانها، دیگر «سود سیاسی و اقتصادی» نخواهد داشت، دست به کار شدند و دفتر جبهه مشارکت اصفهان را تغییر کاربری دارند. ماجرای این بیآبرویی مضحک را پیش از این شرح دادهام (یادداشت اول، یادداشت دوم).
آقایان، هر بار برای این کار ادعا و دلیلی تراشیدند؛ یک بار موضوع نیاز مادی برای حفظ دفتر جبهه مشارکت یا کسب سود اقتصادی از این محل را پیش کشیدند (به این ادعا در یادداشت اول پاسخ دادهام). بار دیگر ادعا کردند که این کار به علت فشارهای فزایندهی امنیتی انجام شده است. ادعایی که به قرار پرسوجو از منابع موثق از پایه دروغ است. اما حتی به فرض که اینچنین باشد و مسؤولان امنیتی از آنها خواسته باشند، این دفتر را تعطیل کرده و تابلوی آن را پایین بیاورند. آیا مسؤولان امنیتی در مورد تغییر کاربری این محل به یک مهد کودک هم دستوراتی داده بودند؟! چه اشکالی دارد که این بزرگان، شجاعانه، خطا و اشتباه خود در این کجسلیقگی فاحش را بپذیرند و آن را به دروغ به گردن مسؤولان امنیتی نیندازند؟
دادگاه، پروانه فعالیت جبهه مشارکت را باطل کرده است. دفاتر این گروه هم در سراسر کشور همچنان تعطیل است. اما در هیچیک از استانها، حرکتی مشابه اصفهان اتفاق نیفتاده است؛ اینکه تابلوی دفتر جبهه مشارکت در یک استان پایین آورده شده و محل دفتر توسط همان متولیان و مسؤولان محلی جبهه مشارکت به مهد کودک تغییر کاربری یابد!
در تاریخچهی این گروه خواهند نوشت که متولیان دفتر جبهه مشارکت «اصفهان» بودند که انحلال این گروه را کلید زده و آن را عملیاتی و اجرایی کردند. شاید هم آقایان در پی ارسال سیگنال به مسؤولان سیاسی کشور در راستای شرکت در انتخابات مجلس نهم بودهاند! اخبار رسیده نیز بیانگر آن است که گویا این موضوع با جدیت پیگیری میشود!
جبهه مشارکت اگر روزی بخواهد فعالیتهای خود را از نو آغاز کند بایستی هیأت داوری حزب را تشکیل داده و مسؤولان دفتر اصفهان این حزب را به دلیل تصمیم خودسرانهی پایین کشیدن تابلوی این گروه و تغییر کاربری محل دفتر به مهد کودک و عملیاتی کردن انحلال این حزب سیاسی، بازخواست کند.
ظریف نکتهبینی میگفت: تا دیروز باز بودن درب دفتر جبهه مشارکت اصفهان، سود اقتصادی و سیاسی داشته است؛ امروز هم دایر کردن یک مهد کودک توسط همان افراد در همان محل؛ فردا هم اگر ممنوعیت می و مطرب برداشته شود، لابد یک کاربری اقتصادی دیگر! خب منطق منفعتجویی همین است! نه...؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!