این عکس بهخوبی قدرت رسانهها در تفسیر خودخواستهی یک رویداد و جهتدهی افکار مخاطبان را نشان میدهد. این سه عکس در واقع یک عکس هستند؛ با تغییر محل کادر دوربین، کل بار معنایی تصویر باقیمانده در کادر، بهیکباره دگرگون شده است.
۱۳۹۰/۰۸/۰۹
این است قدرت رسانه...
این عکس بهخوبی قدرت رسانهها در تفسیر خودخواستهی یک رویداد و جهتدهی افکار مخاطبان را نشان میدهد. این سه عکس در واقع یک عکس هستند؛ با تغییر محل کادر دوربین، کل بار معنایی تصویر باقیمانده در کادر، بهیکباره دگرگون شده است.
۱۳۹۰/۰۸/۰۸
برای «تو» که دیگر نیستی...
خبر ازدواجت را هیچکس به من نداد؛ خودم فهمیدم؛ و کاش نمیفهمیدم. کاش یک دوست این خبر را به من رسانده بود؛ و یا حتی یک دشمن؛ اما اینگونه...؟ با این روش...؟ با آن تقارن و همزمانی...؟ روزگار عمد داشت تا به هر وسیلهی ممکن مرا زجرکش کند. گویی این همه سال سکوت و به خود پیچیدن کافی نبود.
۱۳۹۰/۰۸/۰۷
هویتهای سهگانه!
پیغامگیر موبایلم در این چند روز پر شده است از انواع و اقسام پیامکهای تبریک ۷ آبانماه سالروز تولد «کوروش کبیر». تا آنجا که حافظهام یاری میکند، در سالهای پیش، شاهد چنین موج فراگیر ارسال پیامهای تبریک به مناسبت این روز نبودم. به فکر فرو رفتهام که امسال چه اتفاق تازهای افتاده است؟ بهظاهر هر چه برخی مسؤولان و سخنوران و خطیبان بر طبل تحقیر و خوارداشت ایران پیش از اسلام میکوبند و صلابت و سرافرازی ملت ایران را تنها و تنها به علت توفیق آنان در گرویدن به دین اسلام مینمایانند، مخالفت و لجاجت با صدای بلند این فریادهای رسانهای گستردهتر میشود. جلوهای از این رقابت و دهنکجی، همین استقبال مشتاقانه از مناسبتهایی نظیر «تولد کوروش کبیر» است.
۱۳۹۰/۰۸/۰۶
میرحسین و دکتر ناصری؛ وقایعنگاری یک شب زمستانی
یادداشت نویسندهی مهمان: هادی یزدانی (*)
دیروز خبر کوتاهی خواندم که ناگهان من را به میان خاطراتم از انسانی شریف در یک شب به یاد ماندنی پرتاب کرد. این خبر، حکم بدوی دادگاه دکتر عبدالله ناصری بود که وی را به اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم به تحمل پنج سال حبس تعزیری محکوم کرده است. دکتر ناصری از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و رئیس اسبق خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) و عضو مؤسسهی (باران) و مدرس دانشگاه است.
سابقهی آشنایی من با دکتر ناصری به انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در زمستان ۸۶ باز میگردد. آن زمان ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان در سراسر کشور تشکیل شده بود و دکتر ناصری سمت سخنگویی این ائتلاف را بر عهده داشت و به تناسب این مسؤولیت، حضور پررنگی در رسانهها و شهرستانها داشت. ستاد ائتلاف اصلاحطلبان در اصفهان نیز روزی ایشان را برای جلسهی سخنرانی و پرسش و پاسخ به اصفهان دعوت کرد.
دیروز خبر کوتاهی خواندم که ناگهان من را به میان خاطراتم از انسانی شریف در یک شب به یاد ماندنی پرتاب کرد. این خبر، حکم بدوی دادگاه دکتر عبدالله ناصری بود که وی را به اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم به تحمل پنج سال حبس تعزیری محکوم کرده است. دکتر ناصری از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران و رئیس اسبق خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) و عضو مؤسسهی (باران) و مدرس دانشگاه است.
سابقهی آشنایی من با دکتر ناصری به انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در زمستان ۸۶ باز میگردد. آن زمان ستاد انتخاباتی اصلاحطلبان در سراسر کشور تشکیل شده بود و دکتر ناصری سمت سخنگویی این ائتلاف را بر عهده داشت و به تناسب این مسؤولیت، حضور پررنگی در رسانهها و شهرستانها داشت. ستاد ائتلاف اصلاحطلبان در اصفهان نیز روزی ایشان را برای جلسهی سخنرانی و پرسش و پاسخ به اصفهان دعوت کرد.
۱۳۹۰/۰۸/۰۵
برای «تو» که دوستت داشتم...
دوستت داشتم؛ زیاد؛ خیلی زیاد؛ اما زبانم به گفتن نمیچرخید؛ صبر کردم؛ سالهای سال....
زبانم نمیچرخید. راه و رسم دوست داشتن را نیاموخته بودم. ادب ابراز عشق را نمیدانستم. هر بار که میدیدمت دلهره و اضطراب تمام وجودم را فرا میگرفت. چگونه بگویم...؟ چه بگویم...؟ با کدامین کلمات...؟ با کدامین جملات...؟ اول چه بگویم...؟ بعد...؟ بحث را چگونه به سمت موضوع اصلی ببرم...؟ حیران بودم. کسی هم نبود کمکم کند. آدمهای دور و برم، بیتجربهتر و ناپختهتر از آن بودند که در این گردنهی حساس زندگی، یاریام کنند.
زبانم نمیچرخید. راه و رسم دوست داشتن را نیاموخته بودم. ادب ابراز عشق را نمیدانستم. هر بار که میدیدمت دلهره و اضطراب تمام وجودم را فرا میگرفت. چگونه بگویم...؟ چه بگویم...؟ با کدامین کلمات...؟ با کدامین جملات...؟ اول چه بگویم...؟ بعد...؟ بحث را چگونه به سمت موضوع اصلی ببرم...؟ حیران بودم. کسی هم نبود کمکم کند. آدمهای دور و برم، بیتجربهتر و ناپختهتر از آن بودند که در این گردنهی حساس زندگی، یاریام کنند.
۱۳۹۰/۰۸/۰۴
یارانهها، پاشنهٔ آشیل جنبش سبز
آیا مسألهی اصلی، یارانههاست؟ آیا دغدغه اصلی و روزمرهی تودهی مردم که به صورت مستقیم و بیواسطه با آن دست به گریبان هستند، عواقب اجرای طرح حذف یارانههاست؟ و آیا اگر جنبش سبز میخواهد بار دیگر در کانون توجه اکثریت مردم قرار گیرد و به روزهای پر جنب و جوش خود بازگردد، باید از حواشی روزمرهی رسانهای صرفنظر کند و تمرکز بر دغدغهی اصلی مردم را در دستور کار قرار دهد؟ (نشانی)
۱) پایگاه اجتماعی جنبش سبز، طبقهی متوسط شهری بوده است. این را نباید با ترکیب و میزان آرایی که به میرحسین موسوی داده شده، اشتباه گرفت. بسیاری از مردم با انگیزههایی متفاوت و حتی متضاد به میرحسین رأی دادند اما آنچه در فردای انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ به «جنبش سبز» مشهور شد، ریشه در طبقهی متوسط شهرنشین داشت. حضور خیابانی جنبش سبز از ۲۵ بهمن ۸۹ متوقف شد، اما حتی در تمامی دوران یک سال و نیمی که جنبش سبز در خیابانها حضور مییافت، بسیاری از شهرهای بزرگ کشور آرام بود. طبقهی متوسط شهری فقط در برخی شهرها نظیر تهران و اصفهان و شیراز و در برخی مواقع مشهد حاضر میشد خطر را پذیرفته و به خیابان بیاید. شهرهای کوچک و مناطق فقیرنشین و روستاها، بیاعتنا و حتی گاه بیتفاوت، تنها نظارهگر کشمکش جنبش سبز و حاکمیت بودند.
۱) پایگاه اجتماعی جنبش سبز، طبقهی متوسط شهری بوده است. این را نباید با ترکیب و میزان آرایی که به میرحسین موسوی داده شده، اشتباه گرفت. بسیاری از مردم با انگیزههایی متفاوت و حتی متضاد به میرحسین رأی دادند اما آنچه در فردای انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ به «جنبش سبز» مشهور شد، ریشه در طبقهی متوسط شهرنشین داشت. حضور خیابانی جنبش سبز از ۲۵ بهمن ۸۹ متوقف شد، اما حتی در تمامی دوران یک سال و نیمی که جنبش سبز در خیابانها حضور مییافت، بسیاری از شهرهای بزرگ کشور آرام بود. طبقهی متوسط شهری فقط در برخی شهرها نظیر تهران و اصفهان و شیراز و در برخی مواقع مشهد حاضر میشد خطر را پذیرفته و به خیابان بیاید. شهرهای کوچک و مناطق فقیرنشین و روستاها، بیاعتنا و حتی گاه بیتفاوت، تنها نظارهگر کشمکش جنبش سبز و حاکمیت بودند.
۱۳۹۰/۰۸/۰۳
انقلاب تونس به وقت تهران!
تونسیها که آغازگر انقلابهای زنجیرهای عربی بودند تصمیم گرفتهاند در تدوین قانون اساسی هم الگو و سرمشق سایر کشورهای درگیر «بهار عربی» قرار گیرند.
در مصر، شورای نظامی حاکم بر این کشور که از زمان کنار رفتن حُسنی مبارک، قدرت را به دست گرفته و کشور را اداره میکند، جمعی را برای تدوین قانون اساسی برگزید و سپس قانون اساسی تدوین شده توسط این گروه را به همهپرسی عمومی گذاشت. تونسیها اما خواستهاند رویهای مردمیتر در پیش بگیرند. به همین دلیل، تصمیم گرفتهاند ابتدا با رأیگیری عمومی، مجلسی مردمی شبیه «مجلس مؤسسان» تشکیل دهند تا این مجلس که تجلی آرای عمومی و مردمی است، کار تدوین قانون اساسی این کشور را به انجام رساند. خبرهای امروز تونس، حاکی از پیروزی حزب اسلامگرای نهضت با فاصلهی زیاد از رقبا در انتخابات این مجلس است.
در مصر، شورای نظامی حاکم بر این کشور که از زمان کنار رفتن حُسنی مبارک، قدرت را به دست گرفته و کشور را اداره میکند، جمعی را برای تدوین قانون اساسی برگزید و سپس قانون اساسی تدوین شده توسط این گروه را به همهپرسی عمومی گذاشت. تونسیها اما خواستهاند رویهای مردمیتر در پیش بگیرند. به همین دلیل، تصمیم گرفتهاند ابتدا با رأیگیری عمومی، مجلسی مردمی شبیه «مجلس مؤسسان» تشکیل دهند تا این مجلس که تجلی آرای عمومی و مردمی است، کار تدوین قانون اساسی این کشور را به انجام رساند. خبرهای امروز تونس، حاکی از پیروزی حزب اسلامگرای نهضت با فاصلهی زیاد از رقبا در انتخابات این مجلس است.
۱۳۹۰/۰۸/۰۲
بیداری عربی!!!
با نخستین سخنرانی رئیس شورای ملی انتقالی لیبی و وعدهی آزادسازی دوبارهی چند-همسری، تازه مشخص شد منظور از این موج «بیداری» آن هم از نوع «عربی» چیست!
هی میگفتند بیداری عربی...! بیداری عربی...! منتها خب توضیحی نمیدادند...! دوستان عزیز نهضتهای عربی لطف کنند از این به بعد، ابتدا توضیح دهند که منظورشان دقیقاً "بیداری" کدام نقطه است؟! سمت و سو و جهت این "بیداری" چیست؟! و اصولاً هدف نهایی از این "بیداری" کدام است؟! حالا اگر در توضیح خود، اضافه کنند که "بیداری" مد نظرشان از نوع "عربی" است که دیگر شفافیت را به حد نهایت رساندهاند!
اگر زودتر ندا میدادند بسیار بودند کسانی که مشتاق حضور داوطلبانه در صف مقدم این "بیداری" آن هم از نوعی "عربی"اش بودند!!!
هی میگفتند بیداری عربی...! بیداری عربی...! منتها خب توضیحی نمیدادند...! دوستان عزیز نهضتهای عربی لطف کنند از این به بعد، ابتدا توضیح دهند که منظورشان دقیقاً "بیداری" کدام نقطه است؟! سمت و سو و جهت این "بیداری" چیست؟! و اصولاً هدف نهایی از این "بیداری" کدام است؟! حالا اگر در توضیح خود، اضافه کنند که "بیداری" مد نظرشان از نوع "عربی" است که دیگر شفافیت را به حد نهایت رساندهاند!
اگر زودتر ندا میدادند بسیار بودند کسانی که مشتاق حضور داوطلبانه در صف مقدم این "بیداری" آن هم از نوعی "عربی"اش بودند!!!
۱۳۹۰/۰۸/۰۱
قذافی و بنلادن و ... صدام
«همه باور داشتند که قذّافی امروز و فردا رفتنی بود. ولی نحوهی قتل او بسیاری را به درستی به اعتراض واداشته است. با او باید همان میشد که با صدّام شد؛ من هم بیش ازین حرفی برای گفتن ندارم. امّا من مشابه این اعتراض را در ترور بنلادن کمتر دیدم.» (اینجا)
اما من حرف دارم؛ چرا باید با او همان میشد که با صدام شد؟ به خاطر حاضر کردن صدام در پیشگاه دادگاه و پیمودن روال محاکمهی قانونی و سپس صدور حکم برای او؟
اما من حرف دارم؛ چرا باید با او همان میشد که با صدام شد؟ به خاطر حاضر کردن صدام در پیشگاه دادگاه و پیمودن روال محاکمهی قانونی و سپس صدور حکم برای او؟
۱۳۹۰/۰۷/۳۰
طول زندگی یا عرض زندگی؟!
شیخالرئیس ابوعلی سینا، هرگز در زندگی ازدواج نکرد، اما علاقهی فراوانی به همخوابگی با زنان داشت. روزی شاگردانش، استاد را خطاب قرار دادند که:
+ یا شیخ! این شدت علاقه و افراط شما به همخوابگی با زنان، شما را پژمرده و عمرتان را کوتاه خواهد کرد!
ابن سینا پاسخ داد:
- آری! اما نکته در اینجاست که شما به طول زندگی فکر میکنید و من به عرض آن!
● پینوشت:
۱- ظاهراً در همهی منابعی که دربارهی ابن سینا وجود دارد، به موضوع ازدواج نکردن او در طول زندگیاش اشاره شده است. اما سؤال اینجاست پس چرا او را «ابوعلی سینا» هم مینامند؟ ابوعلی به معنای «پدر علی» است و معنایش جز این نیست که ابن سینا، فرزندی به نام علی داشته است.
۲- ابن سینا سرانجام از بیماری قولنج مُرد.
+ یا شیخ! این شدت علاقه و افراط شما به همخوابگی با زنان، شما را پژمرده و عمرتان را کوتاه خواهد کرد!
ابن سینا پاسخ داد:
- آری! اما نکته در اینجاست که شما به طول زندگی فکر میکنید و من به عرض آن!
● پینوشت:
۱- ظاهراً در همهی منابعی که دربارهی ابن سینا وجود دارد، به موضوع ازدواج نکردن او در طول زندگیاش اشاره شده است. اما سؤال اینجاست پس چرا او را «ابوعلی سینا» هم مینامند؟ ابوعلی به معنای «پدر علی» است و معنایش جز این نیست که ابن سینا، فرزندی به نام علی داشته است.
۲- ابن سینا سرانجام از بیماری قولنج مُرد.
۱۳۹۰/۰۷/۲۹
انقلابهای زنجیرهای عربی
صورتهای خندان و پُرغرور بنعلی و حُسنی مبارک و قذافی ... و نگاه وحشتزدهی علی عبدالله صالح و بشار اسد!!!
۱۳۹۰/۰۷/۲۸
امروز لیبی از نگاه سند استراتژی امنیت ملی آمریکا
«استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن ۲۱» عنوان کتابی است که راهبردهای امنیتی آمریکا در ۲۵ سال نخست قرن حاضر را پیشبینی و برنامهریزی کرده است. در سال ۱۹۹۷ میلادی، قانونگذاران آمریکایی به این نکته پی بردند که «قانون امنیت ملی» پس از گذشت پنجاه سال از تصویب و اجرا، نیازمند اصلاح و بازنگری است. این قانون که مطابق آن امور نیروهای مسلح آمریکا به وزارت دفاع واگذار گردید و «شورای امنیت ملی» برای انسجام و هماهنگی در قدرت ملی کشور تشکیل شد، اگرچه در دوران جنگ سرد و مقابله با گسترش سلطهی اتحاد جماهیر شوروی موفق بود، ولی برای کارایی آن در دورهی جدید، باید اصلاح و تغییراتی در آن ایجاد میگردید. بر این اساس وزیر دفاع آمریکا طبق قانون «کمیسیون مشورتی فدرال» پیشنهاد اجرای طرحی را با عنوان «امنیت ملی آمریکا در قرن بیست و یکم» ارائه نمود و کاخ سفید و کنگره با این طرح موافقت کردند و کمیسیونی با همین عنوان تشکیل شد.
۱۳۹۰/۰۷/۲۷
هدف خداوند از خلقت «من»
+ گاهی فکر میکنم خداوند برای چه هدفی «من» را خلق کرده است؟!
- واقعاً فکر میکنی خداوند با هدف و منظور خاصی، «تو» را خلق کرده است؟
+ خب البته!
- یعنی فکر میکنی خداوند از پیش، به گونهای حوادث و اتفاقها را مدیریت و راهبری کرده که منجر به تولد «تو» بشود؟
+ خب البته!
ـ پس یعنی خداوند زمینهی آشنایی پدر و مادر تو را فراهم کرده، زمان همخوابگی آنها را برنامهریزی کرده، فرآیند آزاد شدن اسپرم و تخمک را چنان مدیریت کرده که اسپرم معینی با تخمک مشخصی ترکیب شده و نطفهی شخص «تو» شکل بگیرد. بله؟
- واقعاً فکر میکنی خداوند با هدف و منظور خاصی، «تو» را خلق کرده است؟
+ خب البته!
- یعنی فکر میکنی خداوند از پیش، به گونهای حوادث و اتفاقها را مدیریت و راهبری کرده که منجر به تولد «تو» بشود؟
+ خب البته!
ـ پس یعنی خداوند زمینهی آشنایی پدر و مادر تو را فراهم کرده، زمان همخوابگی آنها را برنامهریزی کرده، فرآیند آزاد شدن اسپرم و تخمک را چنان مدیریت کرده که اسپرم معینی با تخمک مشخصی ترکیب شده و نطفهی شخص «تو» شکل بگیرد. بله؟
۱۳۹۰/۰۷/۲۶
نکاتی دربارهٔ هرزهپنداری هنرپیشگان سینمای ایران
فرجالله سلحشور، کارگردان سریالهای تاریخیای چون مردان آنجلس و یوسف پیامبر، به خبر ورود احتمالی آنجلینا جولی -بازیگر زن آمریکایی- واکنش نشان داده و گفته است: «هنرپیشههای زن ایران، خودشان یکپا آنجلینا جولی هستند و سینمای ایران باید هم برای ادامهٔ فعالیت خود فاحشهٔ بینالمللی بیاورد. سینمای ایران فاحشهخانه است؛ مگر صبح تا شب عکسهای هنرمندان چاپ نمیشود؟ وقتی زنهای ما افتخارشان این است که عکسهای خود را به صورت نیمهعریان در اینترنت بگذارند، یعنی خودشان یکپا آنجلینا جولی هستند.». به دنبال این اظهارات، پنج تن از بازیگران زن سینمای ایران از ابراز چنین نظریاتی، اظهار تأسف کردهاند و دیگرانی هم واکنش نشان دادهاند. در این باره میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
۱۳۹۰/۰۷/۲۵
آیتالله کاشانی ضد انگلیسی است اما ...
در دوران ملی شدن صنعت نفت، مصدق، پشتیبانی شماری از چهرههای برجسته بهویژه آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی، فعالترین روحانی آن دوره در حوزههای سیاسی را نیز به همراه داشت. کاشانی به هنگام طلبگی در نجف در قیام شیعیان عراق بر ضد بریتانیا در اوایل دههی ۱۳۰۰ خورشیدی مشارکت کرده بود. شایع بود که پدر روحانی وی نیز در نبرد با انگلیسیها جان خود را از دست داده است.
۱۳۹۰/۰۷/۲۴
اجنبی آری؛ هموطن نه!
- چی میشه این آمریکا بیاد شر قضیه رو بکنه...!
+ که ایران هم بشه افغانستان؟ یا عراق؟
- خب مگه چیه؟
+ ایران از دست میره؛ مملکتمون اِشغال میشه.
ـ سادهای جوون! ممکلت رو میشه از اجنبی پس گرفت، اما از هموطن...؟ نع!
+ که ایران هم بشه افغانستان؟ یا عراق؟
- خب مگه چیه؟
+ ایران از دست میره؛ مملکتمون اِشغال میشه.
ـ سادهای جوون! ممکلت رو میشه از اجنبی پس گرفت، اما از هموطن...؟ نع!
۱۳۹۰/۰۷/۲۳
۱۳۹۰/۰۷/۲۲
ما و آنها!
۱)
رادیو ایران، چندین سال قبل: دولت جورج بوش، تلاش بسیاری کرد تا از نمایش فیلم ۹/۱۱ ساختهی مایکل مور که روایت دولت آمریکا از وقوع حادثهی ۱۱ سپتامبر را زیر سؤال برده، جلوگیری کند. اما همهی تلاشها و فشارهای کاخ سفید ناکام ماند و این فیلم این هفته در آمریکا به نمایش در خواهد آمد.
۲)
یک معلم ناراضی آلمانی در جلوی مجلس نمایندگان این کشور، جلوی گرهارد شرودر صدر اعظم وقت آلمان را گرفت و یک سیلی به صورت او زد. معلم مزبور به ۳ ماه زندان محکوم شد، زیرا مجازات «سیلی زدن به گوش یک نفر در آلمان» ۳ ماه زندان است.
۳)
وزیر دفاع بریتانیا در پی بالا گرفتن انتقادات از او به دلیل همراه بردن دوست شخصیاش در سفرهای کاری، مجبور به استعفاء از مقام خود شد. سال گذشته نیز یک وزیر دیگر دولت بریتانیا در پی هزینه کردن بودجهی در اختیار خود برای تغییر تزئینات داخلی دفتر کارش، مجبور به استعفاء شده بود.
۴)
هیچی! همین!
رادیو ایران، چندین سال قبل: دولت جورج بوش، تلاش بسیاری کرد تا از نمایش فیلم ۹/۱۱ ساختهی مایکل مور که روایت دولت آمریکا از وقوع حادثهی ۱۱ سپتامبر را زیر سؤال برده، جلوگیری کند. اما همهی تلاشها و فشارهای کاخ سفید ناکام ماند و این فیلم این هفته در آمریکا به نمایش در خواهد آمد.
۲)
یک معلم ناراضی آلمانی در جلوی مجلس نمایندگان این کشور، جلوی گرهارد شرودر صدر اعظم وقت آلمان را گرفت و یک سیلی به صورت او زد. معلم مزبور به ۳ ماه زندان محکوم شد، زیرا مجازات «سیلی زدن به گوش یک نفر در آلمان» ۳ ماه زندان است.
۳)
وزیر دفاع بریتانیا در پی بالا گرفتن انتقادات از او به دلیل همراه بردن دوست شخصیاش در سفرهای کاری، مجبور به استعفاء از مقام خود شد. سال گذشته نیز یک وزیر دیگر دولت بریتانیا در پی هزینه کردن بودجهی در اختیار خود برای تغییر تزئینات داخلی دفتر کارش، مجبور به استعفاء شده بود.
۴)
هیچی! همین!
۱۳۹۰/۰۷/۲۱
آدمهایی که برای من تمام میشوند
خیلی از آدمها برای من تمام میشوند؛ جایی از زندگیام حذف میشوند؛ دیگر نیستند؛ حتی اگر هستند صورتکی شبحگونه هستند که ناچار برای دقایق یا ساعاتی «تحمل» میشوند.
من قادر به تغییر آدمها نیستم. هیچکس نیست. تغییر دادن آدمها مستلزم تربیت دوبارهی آنهاست. من نه توان چنین کاری دارم و نه عمرم کفاف تربیت و تغییر این همه آدم دور و برم را میدهد.
من قادر به تغییر آدمها نیستم. هیچکس نیست. تغییر دادن آدمها مستلزم تربیت دوبارهی آنهاست. من نه توان چنین کاری دارم و نه عمرم کفاف تربیت و تغییر این همه آدم دور و برم را میدهد.
۱۳۹۰/۰۷/۲۰
مبارزه مسلحانه یا مصلحانه؟
آرمان امیری در یادداشت کوتاهی مینویسد:
«آنقدر از جنگ دوم جهانی گذشته است که امروز خیلیها بتوانند منصفانه قضاوت کنند. حتی خیلی از آلمانیها هم امروز میتوانند قضاوت کنند که دشمن واقعی کشور آنان چه کسی بود. متفقین از غرب و شرق آلمان را با خاک یکسان کردند. در طول دورهی جنگ هم دستکم دو گروه از افسران ارتش آلمان تلاش کردند تا هیتلر را از میان بردارند. آن زمان شاید کمی دشوار بود که یک شهروند آلمانی بخواهد بپذیرد که ارتشهای جهان، راهی جز ویران کردن کشورش ندارند. آن زمان شاید قضاوت دشوار بود که آیا افسرانی که به جای شلیک کردن به سوی ارتش خارجی، رهبران نازی را هدف قرار دادند، خائنین به ملت آلمان بودند یا قهرمانان آن.
«آنقدر از جنگ دوم جهانی گذشته است که امروز خیلیها بتوانند منصفانه قضاوت کنند. حتی خیلی از آلمانیها هم امروز میتوانند قضاوت کنند که دشمن واقعی کشور آنان چه کسی بود. متفقین از غرب و شرق آلمان را با خاک یکسان کردند. در طول دورهی جنگ هم دستکم دو گروه از افسران ارتش آلمان تلاش کردند تا هیتلر را از میان بردارند. آن زمان شاید کمی دشوار بود که یک شهروند آلمانی بخواهد بپذیرد که ارتشهای جهان، راهی جز ویران کردن کشورش ندارند. آن زمان شاید قضاوت دشوار بود که آیا افسرانی که به جای شلیک کردن به سوی ارتش خارجی، رهبران نازی را هدف قرار دادند، خائنین به ملت آلمان بودند یا قهرمانان آن.
۱۳۹۰/۰۷/۱۹
ما آدمها ...
هیچ کس
کسی را که میخواهد
پیدا نمیکند ....
ما انسانها
یا دیر به هم میرسیم
یا آنقدر زود
که نمیفهمیم «به هم رسیدهایم» ...!
کسی را که میخواهد
پیدا نمیکند ....
ما انسانها
یا دیر به هم میرسیم
یا آنقدر زود
که نمیفهمیم «به هم رسیدهایم» ...!
۱۳۹۰/۰۷/۱۸
تنهایی به مثابه آزادی
در این سالها، بسیار بودهاند کسانی که دربارهی «تنهایی» و محاسن و معایبش سخن گفتهاند. بسیاری هم بودهاند که کوشیدهاند «تنهایی» را معنا کنند؛ پوستهاش را بشکافند و درونمایهاش را نشان دهند. من همواره به مطالبی از این دست علاقه داشتهام؛ بهخصوص که آن را همبسته و وابستهی موضوع «ازدواج» دیدهام. اما چند روزی است که یادداشتی کوتاه اما پُرمغز و کامل و گویا، ذهن مرا سخت مشغول خودش کرده است:
۱۳۹۰/۰۷/۱۶
۱۳۹۰/۰۷/۱۵
۱۳۹۰/۰۷/۱۴
دو تراژدی زندگی!
در زندگی دو تراژدی وجود دارد: اینکه به آنچه قلبت میخواهد نرسی، و اینکه برسی!!!
جورج برنارد شاو
جورج برنارد شاو
۱۳۹۰/۰۷/۱۳
چو مهمان عزیزت باز میرود ...
هر چه بیشتر فکر میکنم، میبینم تشبیه انسانها به شهر و شبیهسازی روابط انسانی به پرسههای شهری، خیلی از معانی روابط انسانی را بهخوبی توضیح میدهد. وقتی مهمان عزیزی به شهر وجودت دعوت میکنی، همه جا را آب و جارو میکنی. دیوارهای خرابه را تعمیر میکنی. دستی به سر و گوش درختان و بتههای کنار خیابان میکشی. تابلوی خیابانها را تمیز میکنی. خیابان و کوچهها را آب میپاشی و اگر هنوز دیواری کاهگلی در شهر وجودت باقی مانده باشد، مشتی آب هم به دیوار میپاشی و عطرش را به درونت میکشی.
۱۳۹۰/۰۷/۱۲
جایگاه زن در شاهنامهٔ فردوسی
در فیسبوک نوشتم که:
این فردوسی عزیز هم ظاهراً با زنجماعت مشکل داشته است! چون جایی گفته است: «زن و اژدها هر دو در خاک نِه / زمین پاک از این هر دو ناپاک به»
«دکتر احمد صدری» پای همین نوشته، کامنت روشنگرانهای گذاشت که حیفم میآید در لابهلای مطالب فیسبوک گم شود و دوستان عزیز از خواندنش محروم بمانند؛ برای همین، اینجا بازنشرش میکنم:
این فردوسی عزیز هم ظاهراً با زنجماعت مشکل داشته است! چون جایی گفته است: «زن و اژدها هر دو در خاک نِه / زمین پاک از این هر دو ناپاک به»
«دکتر احمد صدری» پای همین نوشته، کامنت روشنگرانهای گذاشت که حیفم میآید در لابهلای مطالب فیسبوک گم شود و دوستان عزیز از خواندنش محروم بمانند؛ برای همین، اینجا بازنشرش میکنم:
۱۳۹۰/۰۷/۱۱
عذر بدتر از گناه!
در صفحهی فیسبوک هادی یزدانی، بر سر موضوع «تبدیل دفتر جبههی مشارکت اصفهان به مهد کودک»، بحث خوبی درگرفته است. موافقان و مخالفان به ابراز نظر پرداختهاند و هر یک از زاویهای به ماجرا نگاه کردهاند. در این میان گروهی تقلای بیحاصلی کردهاند که صاحبان این محل را در کسب سود و منفعت اقتصادی، مُحِق جلوه دهند. یکی از دوستان عضو جبههی مشارکت در پاسخ به این گروه به نکتهی مهمی اشاره کرده است:
۱۳۹۰/۰۷/۱۰
جبههٔ مشارکت اصفهان تابلوی خود را پایین کشید!
چندین سال پیش خانهای در خیابان شمسآبادی اصفهان خریداری شد تا دفتر جبههی مشارکت ایران اسلامی شاخهی اصفهان در آن دایر شود. از آنجا که احتمال برخورد با جبهه مشارکت در سالهای آینده و مصادرهی اموال آن وجود داشت، تدبیر بزرگان اصلاحطلب بر این قرار گرفت که این خانه به نام بنیاد امام صادق که یکی از نهادهای فرهنگی-آموزشی-اقتصادی اصلاحطلبان اصفهان است، خریداری شود.
۱۳۹۰/۰۷/۰۹
دل نیست کبوتر که چو برخاست، نشیند
ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست، نشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم، پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم
کوی تو که باغ ارم و روضهٔ خلد است
انگار که دیدیم، ندیدیم، ندیدیم
صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
گر میوهٔ یک باغ نچیدیم، نچیدیم
سر تا به قدم، تیغ دعاییم و تو غافل
هان واقف دم باش، رسیدیم، رسیدیم
«وحشی» سبب دوری و این قسم سخنها
آن نیست که ما هم نشنیدیم، شنیدیم
● شعر از وحشی بافقی
امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست، نشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم، پریدیم
رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم
کوی تو که باغ ارم و روضهٔ خلد است
انگار که دیدیم، ندیدیم، ندیدیم
صد باغ بهار است و صلای گل و گلشن
گر میوهٔ یک باغ نچیدیم، نچیدیم
سر تا به قدم، تیغ دعاییم و تو غافل
هان واقف دم باش، رسیدیم، رسیدیم
«وحشی» سبب دوری و این قسم سخنها
آن نیست که ما هم نشنیدیم، شنیدیم
● شعر از وحشی بافقی
اشتراک در:
پستها (Atom)