متن سنگنوشته را خواندید؟ آگاه (ببخشید ارشاد!) شدید؟! نشدید؟! چرا؟ مگر متن سنگنوشته واضح نیست؟! شما هم عجب مقاومتی میکنید در برابر آگاه شدن!
پروژهی احداث تونل کوهرنگ در سالی نامعلوم آغاز و در سالی نامعلوم به پایان رسیده و توسط شخص نامعلومتری (!) افتتاح شده است! به همین وضوح و روشنی!
خب اگر کمی دقت کنید شاید راز و رمز این "نامعلومشدن" را دریابید! نوشتههای روی این سنگنوشته، حکاکی شده است. فقط یک آرم مشکیرنگ، "بعدها" بر بالای آن نوشتهها، آن هم با رنگ، نقاشی شده است....
همت برادران انقلابی بلند باد که حتی به پیامبرشان نیز تأسی نمیکنند که وقتی در حلقهی گروهی از یارانش از جادهای در بیرون شهر میگذشت، در برابر ابراز نفرت و انزجار یارانش از بو و شکل سگ مُرداری که بر کنارهی جاده افتاده بود، به دندانهای نمایان سگ اشاره کرد و گفت: عجب دندانهای سفید و مرتبی دارد!
وقتی نتوان با هیچ ترفند و حیله و بهانهای، بخشهایی از کارنامهی کسی را که هدف کینهتوزی و انتقامکشی ماست، خیانتباز و خباثتآمیز جلوه داد، کار به "ویرایش تاریخ" و "حذف و پنهانسازی" نام او میرسد؛ اما اگر بخشهایی از کارنامهی همان فرد، قابل تفسیر و تشریح و توضیح باشد، کار بسیار راحتتر میشود! مرحوم رجایی، در نخستین سالهای انقلاب، طی سخنانی در مجلس شورای اسلامی میگوید:
پروژهی نیروگاه اتمی بوشهر، توسط محمدرضا شاه آغاز شد و از آنجا که او جز به ویرانی و نابودی ایران نمیاندیشید و "تمامی" اقداماتش در این راستا بود، بنابراین آغاز این پروژه توسط وی نیز بیشک یکی از خیانتهای بزرگ او در حق ملت ایران بوده و به همین دلیل، دستور توقف عملیات اجرایی و فسخ قرارداد با طرف آلمانی را صادر کردیم.
سالها بعد اما...؛ بگذریم!