۱۳۸۹/۰۶/۰۸

ایران، ایران می‌ماند؛ اگر میرحسین، ماندلا شود


ملت ایران دوپاره شده است. ردی از خون میان این دو پاره کشیده شده است. درک احساس ایرانیانی که در نخستین دهه‌ی انقلاب، به حق یا به ناحق عضوی از خانواده و دوستان خود را از دست داده بودند، تا همین یک سال پیش کار بسیار دشواری بود. هر زمان که فریاد برمی‌آوردند که این نظام، اصلاح‌شدنی نیست، که انتخابات در این نظام، دروغ و فریبی برای کسب وجهه و آبرو است، که سزای خون به زمین ریخته شده، جز جوخه‌ی اعدام، چیزی نیست؛ پاسخ می‌دادیم که اینان همچنان اسیر انگاره‌های ذهنی آن روزگارند؛ خشونت‌ورزند؛ اهل گفت‌وگو و مدارا نیستند؛ جز به انتقام نمی‌اندیشند؛ می‌گفتیم بر گذشته‌ها صلوات! گذشته‌ها گذشته! چشم بر گذشته نیاندازید! به آینده چشم بدوزید! و آنان همواره می‌گفتند، این بلا بر سر شما نازل نشده تا ما را درک کنید. نسخه‌پیچی‌تان، دردی از ما دوا نخواهد کرد. ما و آنان تا همین یک سال پیش، بیگانه بودیم.