دكتر عباس میلانی در كتاب "تجدد و تجدد ستیزی"، مقالهنویسی را ملازم فردگرایی و تجدد میخواند، تجددی كه میوهی عصر نوزایش در اروپاست. نگارش مقاله حاصل دگرگونی شیوهی تبادل افكار در همین عصر است. در آن برههی زمانی، نویسندگان از حاشیهروی و كلی گویی به بحث بر سر یك موضوع مشخص و نكتهیابی روی آوردند و اینگونه "مقالهنویسی" رایج شد. مقاله نیز چون سایر فرآوردههای ادبی-هنری از سبكها، ساختارها و تكنیكهای خاصی برخوردار است كه دستكم آشنایی با آنها میتواند نویسنده را در بیان منظور خود یاری دهد. همینجا لازم است نكتهای را متذكر شوم. نگارنده به هیچرو خود را و دیگران را محدود به سبكهای كلاسیك و رایج نمیداند. هدف از ارائهی این یادداشتها، تنها آوردن سرخطهایی است تا مشتاقان مقالهنویسی با بهرهگیری از خلاقیت و قریحهی خود بتوانند نوشتاری محكم و جذاب و با كیفیت خلق كنند. نیز آنچه در اینجا میآورم بیشتر معطوف به "مقالهنویسی تحلیلی" است. بررسی انواع دیگر مقاله را –اگر فرصتی بود- به آینده وامیگذارم.
نخستین ویژگی مقالههای مطبوعاتی –در برابر مقالههای انشایی- اندازه و حجم آنهاست. در گذشته مقالههای انشایی با موضوعهایی خاص –نظیر تربیت شاهزادگان- منتشر میشد كه هیچ محدودیتی از لحاظ اندازه نداشت. اما در عصر جدید كه خواننده مشتاق است تا بیشترین حجم اطلاعات را در كمترین زمان ممكن دریافت كند، نویسنده ناچار است از حاشیهروی بپرهیزد و حجم نوشتار را به اندازه كند. ارتباط مستقیم و مستمر متن مقاله با موضوع نیز، خود به خود ایجاز و كوتاهی و تناسب نوشتار را طلب میكند.
● اركان مقالهنویسی
1- وحدت موضوع: مقاله باید حول یك موضوع مشخص نوشته شود. نباید مرتب از این شاخه به آن شاخه پرید و خواننده را در میان دادههای متفاوت و بیربط سرگردان كرد.
2- وحدت زمان: نویسنده باید زمان مقاله را از ابتدا تا به انتها ثابت نگاه دارد. اگر قرار است رویدادی در دوران حاضر بررسی شود نباید در میانهی مقاله به بررسی جوانب همان موضوع در عصر قاجار پرداخت. دقت شود این امر تناقضی با آوردن مقایسههای تاریخی ندارد.
3- وحدت مكان: مكان مقاله نیز باید ثابت نگاه داشته باشد. اگر مقاله دربارهی پدیدهای در ایران نوشته میشود نباید در پایان، سر از تحلیل همان موضوع در شیلی درآوریم!
4- انسجام: یكپارچگی مهمترین ویژگی هر مقاله است كه به تمامی بخشهای یك نوشتار بازمیگردد. كلمات و جملات در یك مقاله درست مانند حلقههای زنجیر به یكدیگر بستهاند. نویسنده باید با هنر نویسندگی و قدرت استدلال خود، موضوع را بپروراند و خواننده را به نتیجهی دلخواه برساند. هر گونه آشفتگی و پراكندگی در ساختار مقاله و نكات و جملاتی كه تكه تكه پایههای عرضهی یك اندیشه را تشكیل میدهند، نویسندهی مقاله را در موفقیت ناكام خواهد كرد.
5- استنتاج: هر مقاله با هدف رساندن یك پیام نوشته میشود. ممكن است نتیجهگیری در پایان مقاله و پس از بهرهگیری از دلایل مختلف، آورده شود. ممكن است نویسنده پیام مقاله را در ابتدا بیاورد و سپس به استدلال بپردازد. حتی ممكن است نویسنده زیر فشار سانسور، با زبردستی منظور خود را در لابلای پاراگرافهای مطلب بگنجاند. اما به هر صورت مقاله باید دارای نتیجهگیری باشد. تفاوت مهم مقاله و یادداشت در همینجاست. زیرا لزوماً در یادداشت نتیجهگیری خاصی وجود ندارد بلكه بیشتر تذكر و یادآوری یك موضوع مد نظر است.
● تكنیك مقالهنویسی: شروع مقاله
آغاز مقاله از مهمترین بخشهای یك مقاله است. زیرا همین بخش است كه مخاطب را به خواندن ادامه مطلب جلب میكند. در واقع شروع یك مقاله، حكم ویترین آن مقاله را دارد. اما همین قسمت یكی از سختترین بخشهای مقالهنویسیست. بیشتر مشتاقان مقالهنویسی نمیدانند چگونه نوشتار خود را آغاز كنند. برای این بخش از مقاله روشهای مختلفی وجود دارد:
1- ساده، مستقیم و خبری:
در این نوع مقدمه، نویسنده در ابتدا موضوع را برای خواننده مطرح یا خبری را كه در مورد آن به ارائه نظر میپردازد، بیان میكند و در یك جریان منطقی-تشریحی با نتیجهگیری مقاله را به پایان میبرد.
مثال (1):
«مراكش، همسایهی نگران الجزایر، كشوری كه به بیماری تروریسم مبتلاست از اوایل ماه سپتامبر، از مرزهای شرقیاش بیشتر مراقبت میكند. مراكش برای مسافران الجزایری روادید وضع كرد. دولت الجزایر نیز بیدرنگ به اقدام تلافیجویانه دست زد.»
مثال (2):
«قانون جدیدی برای مطبوعات وضع كردهاند كه من هنوز شأن نزول آن را نمیدانم. اگر سمع قبول و همدلی و تفاهمی وجود داشته باشد با همان قانون قدیم هم میشد خیلی كارها كرد.»
دقت شود شكل مستقیم و خبری با خبردهی صرف تفاوت دارد. به عبارت دیگر خبردهی در آغاز مقاله باید با ظرافت مقالهنویسی همراه باشد.
2- نقل قول و اقتباس از افكار و عقاید دیگران:
در این نوع مقدمه، نویسنده با یك جمله یا بند از نوشته یا افكار مشاهیر علمی، ادبی، مذهبی و ... مقاله را آغاز میكند. ممكن است نقل قول از یك آدم غیرمشهور و عادی هم باشد اما در هر حال نقل قول باید با موضوع مقاله مرتبط باشد.
مثال (1):
«سخن كارل پوپر –دانشمند اتریشی- است كه خطرناكترین اندیشه سیاسی آرزوی خوشبخت ساختن انسان است و مصیبت زندگی این است كه كوشش برای ساختن بهشت همیشه به ایجاد دوزخ منجر شده است.»
مثال (2):
«دكتر عباس میلانی در پیشگفتار كتاب "تجدد و تجدد ستیزی"، تجدد را همزاد انقلابی علمی معرفی میكند و آنگاه مقالهنویسی را مولود و نمود تجدد میخواند، او در ادامه مقالهنویسی را ملازم فردگرائی میآورد كه خود زائیده و زایندهی تجدد است.»
3- امثال و حكم و روایات:
نویسنده میتواند مقاله را با یك مثل، حكایت یا روایت آغاز كند. بدیهی است این مثل یا حكایت باید همآوا با موضوع و هدف مقاله انتخاب شود:
مثال (1):
«میگویند ترس برادر مرگ است ولی كسی نگفته پدر و مادرش كیست. پدر ترس جهل است. تا انسان نسبت به كسی و چیزی، یا محل و موضوعی بیاطلاع نباشد از آن نمیترسد.»
مثال (2):
«از قدیم گفتهاند سگ زرد برادر شغال است. ظاهراً حكایت این روزهای ما هماهنگی تام و تمامی با این مثل قدیمی دارد.»
4- شعر:
آوردن قطعه شعری از شاعران كهن و نو به جذابیت مقاله كمك میكند. در واقع شعر بیشترین معنا را با كمترین واژهها ادا میكند. قطعه شعر میتواند هدف نویسنده را از مقاله در ابتدای نوشتار بیاورد.
مثال (1):
«چه گامهایی
نه از بیم تیر سربی دشمن
كه از بیم تیر طعنهی یاران خویشتن
در راه مانده است. (حمید مصدق)
آیا میدانید كه نشریه یا كتاب چطور منتشر میشود. خیلی ساده است. عدهای از انسانهای بزرگ (یعنی تنومند) به جنگل میروند ...»
مثال (2):
«اولین نامهی تبریك كه رسید یادم آمد كه هشت سال تمام از انتشار نگین میگذرد. با این شماره وارد نهمین سال میشویم یعنی سرگذشتی كه در نیمه اول خرداد 1344 شروع شد هنوز هم ادامه دارد.
اشك عارف ز سر گذشت و گذشت / صد چنین سرگذشت میگذرد
در بدترین شرایط حالی و مالی بود كه انتشار نگین را شروع كردم.»
5- وصفی:
مقالهنویسانی كه قلمشان دارای قدرت تصویرپردازی و تشریح است معمولاً از این روش برای شروع مقاله استفاده میكنند. این روش برای توصیف یك واقعه یا صحنه و عینیت بخشیدن به موضوع و خواننده را در صحنه قرار دادن، مورد استفاده قرار میگیرد.
مثال (1):
«مصیبتی كه هم اكنون عراق در آن به سر میبرد، آوارگی كردهای عراقی در شمال و شرق مرزهای عراق با تركیه نیست، بلكه مصیبتی است برای خود رژیم عراق در بغداد.»
مثال (2):
«تراژدی بوسنی به خونهای ریخته شدهی مردم و ویرانی یك كشور، محدود نمیشود. میراث واقعی جنگ بوسنی بطور مسلم در سرزمینهای دوردست، سالها احساس خواهد شد.»
ادامه دارد ...
در یادداشت بعدی بیشتر از "مقاله تحلیلی" و ویژگیهای آن خواهم گفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!