۱۳۸۴/۰۳/۳۱

وبلاگستان، ناكام از انقلاب موعود!

با اعلام نتایج دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری، موجی از ناامیدی و یأس و خشم، وبلاگستان فارسی را در بر گرفته است. یادداشت جناب مهدی جامی (شكست حزب لیبرال دموكرات وبلاگستان) و نقد این یادداشت از مهمترین واكنش‌ها به این تغییر فضا هستند. در كنار آن برخی وب‌نگاران با طعنه به نتایج انتخابات و فضای متفاوت وبلاگستان در آستانه‌ی این رویداد، به طنز می‌گویند: «دیوانه است كسی كه بعد از این، با این رسانه‌ی نه چندان جدی، جدی برخورد كند».

این تغییر نگرش در فضای گفتگوی وبلاگستان (كه این روزها كاملاً سیاسی شده است) برخاسته از برداشت متفاوت از وبلاگستان و دایره‌ی تأثیر آن است. وبلاگستان فارسی در عمومی‌ترین تعریف، كلوپ جوانان و در ویژه‌ترین توصیف، كافه نادری اینترنتی قشر روشنفكر جامعه است. این گروه، حداكثر نماینده‌ی طبقه‌ی متوسط جامعه‌اند. طبقه‌ای كه نه تنها به طور كامل در جامعه‌ی ایرانی شكل نگرفته، بلكه تزلزل‌های فكری این طبقه، به رویدادهای متناقض سیاسی-اجتماعی انجامیده است. در تمامی انتخابات، از دوم خرداد به این سو، می‌توان رد پای فكری این طبقه را مشاهده كرد. روزی كه این گروه بر تردیدها فائق می‌آید حماسه‌ای شورانگیز خلق می‌شود و روزی كه در ورطه‌ی یك آشفتگی فكری، رویگردان از محافظه‌كاران و اصلاح‌طلبانی كه او را بازی داده‌اند رأی خود را به نام كسی دیگر می‌نویسد كه باور كرده است صادق است و دزد نیست و یا بی‌تفاوتی پیشه می‌كند، نتیجه‌ای آفریده می‌شود كه همه را انگشت به دهان می‌گذارد.

دامنه‌ی نفود وبلاگستان فارسی آنگاه نمود می‌یابد كه این محفل روشنفكرانه‌ی محدود با بدنه‌ی اجتماع ارتباط برقرار كند. كاركرد اصلی وبلاگستان نه در میان وبلاگ‌نویسان یا وبلاگ‌خوانان كه در میان خانواده‌ها و اقوام و آشنایانی است كه وبلاگ‌نویس یا وبلاگ‌خوان متحول شده به میان آنها می‌رود و از فرآورده‌های فكری نو، از تغییر نگرش و عقاید تازه‌ی خود سخن می‌گوید و باب بحث جدیدی را باز می‌كند. همین تلنگرهای فكری است كه تأثیر درازمدتی در میان افراد بر جای می‌گذارد. وگرنه این نكته روشن‌تر از آفتاب است كه وبلاگستان فارسی نماد جامعه‌ی ایرانی نیست و در بهترین حالت، بازتاب‌دهنده‌ی دغدغه‌های بخش بزرگی از طبقه‌ی متوسط ایرانی‌ست. هر كس جز این باوری داشته باید در شناخت خود از نقش وبلاگستان تجدید نظر كند.

پرسشی مطرح می‌كنم تا بحث روشن‌تر شود. تجمع چندی پیش زنان در مقابل دانشگاه تهران در اعتراض به نقض حقوق‌شان در قانون اساسی چگونه شكل گرفت؟ آیا آگهی روزنامه‌ای یا تبلیغ تلویزیونی برای این تجمع ارائه شد؟‌ مگر جز این بود كه با اتحاد سایت‌ها و وبلاگ‌های حامی، این حركت پا گرفت؟‌ مگر نه آنكه تبلیغات شفاهی و چهره به چهره، خبر این تجمع را به گوش دیگران رساند؟ كاركرد اصلی وبلاگستان درست در همین نقطه است. جائی كه دنیای مجازی با دنیای حقیقی و انسان‌های ساكن آن پیوند می‌خورد و در نهایت گامی به جلو برداشته می‌شود. اگر حركت‌های موفقیت‌آمیزی چون تغییر نام خلیج فارس ممكن شده است، شكست‌هایی چون انتخابات ریاست‌جمهوری هم بعید نیست. پس دوستان عزیز، لطفاً وبلاگستان فارسی را تحقیر نكنید. در شناخت خود از این فضا و دامنه و نحوه‌ی تأثیر آن تجدید نظر كنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!