كمتر ایرانی اهل فكری است كه به مسائل سیاسی علاقمند باشد اما كتاب «جامعه شناسی نخبهكُشی»[1] را نخوانده و چند روزی در اعماق حقایق تلخ این كتاب، حیران و درمانده و سرگردان نشده باشد. اما از آنجا كه كم نبودهاند دوستانی كه حتی نام كتاب را نشنیدهاند، چند كلمهای راجع به این كتاب پرمحتوا مینویسم، زیرا از نگاه این قلم هر ایرانی دردمندی كه در سودای اصلاح جامعه پیرامون خویش یا فهم روابط ساختاری اجتماع ایران است، پیش از هر چیز باید به مطالعهی این اثر گرانمایه بپردازد تا قبل از جستجوی "درمان"، "درد واقعی و كهنه" را با تمام ابعاد خویش بشناسد آنگاه در فكر چاره و درمان شود.
نویسندۀ كتاب، خود مدعی است كه كتاب را برای مطالعه علاقمندان به مسائل سیاسی و دانشجویان نگاشته است و هرگز نباید انتظار یك اثر پژوهشی و پرمایه را از آن داشت، با این حال منابع فراوان كتاب نشان میدهد كه نویسنده تا چه حد برای پاسخ به پرسشی كه در ابتدای كتاب آمده، به تحقیق و جستجو و تحلیل پرداخته است. نویسنده با طرح این پرسش كه چرا تلاشهای صد سالهی ایرانیان برای تحقق دموكراسی و آزادی و پیشرفت در كشور به شكست انجامیده و از پس هر حركت اصلاحی بار دیگر استبداد و دیكتاتوری روئیده است وارد بحث میشود. كتاب نشان میدهد كه برخلاف تصور بسیاری از فعالان سیاسی، ریشهی مشكلات عمیق سیاسی و توسعهنیافتگی ایران، بیش از آن مرهون "حاكمان بیكفایت" باشد محصول طبیعی "فرهنگ استبداد زدهی" و "نهاد دلالصفت و تنبل" ایرانی است. فرهنگی كه در ذات خویش میل به دیكتاتوری و استبدادپذیری و فرار از سستی و درآویختن با مشكلات و امید به منجی و قهرمان را توأمان دارد.
نویسنده، كتاب را با شرحی از فرهنگ اقتصادی ایران و علاقهی ایرانیان به كسب درآمد آسان و بیدردسر و كشش آنها به سوی دلالی و خرید و فروش بیزحمت آغاز میكند. آنگاه به مقایسه وضعیت ایران همزمان با تحولات اروپا میپردازد و ثابت میكند در زمانی كه عصر نوزایش در تمامی ابعاد فكری و مادی در اروپا آغاز شده بود ایرانیان تا چه حد در انحطاط و عقبماندگی ذهنی دست و پا میزدند. در این بخش هم به كنش شاهان و هم به واكنش مردم پرداخته میشود و نشان میدهد مسیر پیموده شده توسط هر دو طرف، فرسنگها با تحولات اروپا فاصله داشته است. فاصلهای كه حتی مقایسهی این دو را بیمعنی میسازد!
نگارندۀ كتاب معتقد است حكومت نه نهادی برای تدوین قانون مناسب برای ادارۀ جامعه و حل مشكلات آن كه نهادی برای رسمیت بخشیدن به روابطی است كه در بطن جامعه در جریان است، روابطی كه در این فرآیند "قانون" نام میگیرند. همین روابط متقابل و مناسبات وابسته به یكدیگر است كه ساختار واقعی قدرت را تعیین میكند. ساختاری كه ممكن است در هر زمان به شكلی درآید بیآنكه محتوا و واقعیت درونی آن متحول شود. درست به همین دلیل است كه حكومتی نظیر قاجاریه تنها میتواند در كشوری چون ایران سر برآورد و پایدار بماند نه در كشوری چون آلمان یا انگلستان و از همین روست كه مترقیترین قانونها نیز نتوانسته است این ملت را از منجلاب عقبماندگی نجات دهد!
پدید آورندۀ اثر با ارائهی دلیل و برهان، رمز تداوم عقبماندگی ایران علیرغم وارد كردن انبوهی از "مظاهر تكنولوژی"غرب را در فقدان فرهنگ اجتماعی "تولید و نوآوری" میداند. فرهنگی كه حتی توانائی مصرف صحیح كالاها و محصولات صنعتی و كلیدی غرب را نداشته است چه رسد به آنكه انگیزهای برای تولید یا تحول و یا اختراع و اكتشاف در ذهن او ایجاد شود. از نظر او، ایرانی، انسان رفاهطلب و كمحوصلهای است كه حاضر نیست كمترین سختی را در راه آسایش خویش یا پیشرفت جامعه به جان بخرد. نویسنده، فقدان روح فعالیت جمعی، بوروكراسی كارآمد و راحتطلبی و مقامجوئی را از جمله آفات عقبماندگی ایرانیان میداند و اذعان میكند كه حتی تحول شكلی ساختار حكومت در زمان قاجاریه و شكلگیری نخستین ادارهها در كشور برای اشغال كردن پستها توسط متنفذان و نورچشمیهای "ایل" بوده است و نه ایجاد یك بوروكراسی كارا كه لازمهی یك جامعه صنعتی است، جامعهای كه در آن تكتك افراد وظایف مشخص و تعریفشدهای در برابر اجتماع دارند و بسیاری از خدمات از طریق همین بوروكراسی ارائه میشود.
كتاب در 90 صفحهی نخست كه فصل نخستین كتاب نیز است، خواننده را با زیر و بم فرهنگ منحط ایران در تمامی ابعاد، بیتعصب و غرضورزی روشنفكرمآبانه، آشنا میكند. خواننده در پایان فصل درمییابد مباهات و افتخار به كوروش و داریوش كبیر و تمدن ایرانیان در آن زمان، خیالی خام بیش نیست زیرا ایرانیان امروز و آنها، تنها در "نام"با یكدیگر اشتراك دارند و نه هیچ ویژگی دیگر!
سه فصل دیگر كتاب كه حدود 130 صفحه را به خود اختصاص داده است به بررسی زندگی قائم مقام فراهانی، امیر كبیر و دكتر مصدق و حوادث همدوره با هر سه میپردازد تا اثبات كند كشته شدن هر سه، نمود عملی انحطاط تاریخی-فرهنگی ایرانیان و محصول طبیعی منش آنهاست و سهم این عامل بسیار فراتر از توطئه دربار یا كشورهای خارجی است.
این كتاب برخلاف حجم اندك و نثر نه چندان گیرای خویش، نكتههای نغر و جذاب و كلیدی بسیاری را در لابلای تكتك جملات خود جای داده است. كتابی كه به باور این قلم، پیشنیاز تمامی مطالعات سیاسی هر انسان دردمند و اهل دغدغه و علاقمند به ایران است.
پینوشت:
1- رضاقلی، علی. جامعه شناسی نخبه كُشی (تحلیل جامعهشناختی برخی از ریشههای تاریخی استبداد و عقبماندگی در ایران). چاپ بیست و دوّم. تهران: نشر نی، 1383 خورشیدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!