آغار به كار دولت دوم بوش با هجوم تبليغاتي وسيعي عليه ايران همراه بود. حضور شخصيتي چون خانم رايس در راس دستگاه ديپلماسي آمريكا كه آشكارا از اقدام نظامي برضد ايران دفاع ميكند موجي از نگراني در بين وبنگاران به دنبال داشته است. محتوا و مبناي سخن بسياري از نويسندگان در تحليل مسيري كه آمريكا در اين مورد ميپيمايد در اين نكته نهفته است كه تا آنجا كه امكان دارد بايد با اقدامي « پيشگيرانه » از وقوع يك فاجعه انساني و ملي در ايران جلوگيري كرد. اين نظر البته نظر صحيحي است اما نكته آنجاست كه تا زماني كه قدرت و خطر دولت و ارتش آمريكا و گرايشهاي دور از خرد سياستمداران كشور و ضعف قدرت نظامي ايران نزد عموم مردم موشكافي نشده باشد هر اقدامي از روي خرد براي بازداشتن طرفهاي ماجرا از بروز يك فاجعه، نام « خيانت » و « ننگ » خواهد داشت و نخواهد توانست در چنين هنگامهاي آشفتگي ميان ملت را مهار كرده و به مسير صحيح و عقلائي هدايت كند. شايد نگاهي به تاريخ اين موضوع را روشنتر كند؛
مارشال پتن فرانسوي پيروز جنگ جهاني اول بود. او در نبردي خونين در شهر « وردن » ضربهاي كاري به ارتش آلمان وارد ساخت و در سال 1918 قرارداد ترك مخاصمه را با آلمان شكستخورده امضاء كرد. پس از آن او پيروزمندانه وارد پاريس شد در حالي كه هزاران نفر با فرياد « پتن فاتح » از او استقبال كردند. پتن 22 سال در اوج اقتدار و محبوبيت حكومت كرد اما با آغاز جنگ جهاني دوم، فرانسه نتوانست در برابر ارتش نازي مقاومت كند و به ناچار تسليم آلمان شد. قرارداد تسليم فرانسه به آلمان نازي توسط پتن در همان مكاني به امضاء رسيد كه او 22 سال پيش، قرارداد تسليم ژنرالهاي آلماني را در برابر آنها نهاده بود. استدلال پتن آن بود كه نبايد اجازه داد پاريس با آن آثار تاريخي و زيبا توسط ارتش هيتلري به ويرانه مبدل شود. چنين بود كه مارشال پتن فاتح به ناگاه « مارشال پتن خائن » لقب گرفت. در طول مدت اشغال فرانسه بسياري از نيروهاي نهضت مقاومت فرانسه توسط عوامل پتن كشته شدند. فرانسويان ضدفاشيست معتقد بودند شرافت ملي و سربلندي وطن مهمتر از پاريس زيبا است، فرانسه را دوباره ميتوان ساخت اما شرافت لكهدار شده را نميتوان فراموش كرد. اينگونه بود كه دو عكس در تاريخ جاودانه شد: عكس نخست مارشال پتن فاتح و پيروز را نشان ميدهد كه سربلند و مغرور پا به پاريس ميگذارد و دومي او را پس از شكست آلمان در جنگ جهاني دوم در دادگاه و به هنگام محاكمه نشان ميدهد. نخستوزير او اعدام شد و خود او با وساطت ژنرال دوگل، رهبر نهضت مقاومت ملي فرانسه، از اعدام رهائي يافت و به زندان محكوم شد و اندكي بعد جان سپرد.
حال براي آنانكه به حق از پيشگيري از حمله آمريكا ميگويند ميتوان اين پرسش را طرح نمود كه اگر مبارزه قلمي ما براي دور كردن شعلههاي خانمانسوز جنگ از ميهنمان سودي نبخشيد و نيروهاي آمريكائي براي حمله نهائي و تصرف ايران در پس مرزها آماده شدند، با توجه به قدرت نظامي اين ارتش و فرجام قطعي نبرد ميان ايران و آمريكا و سرنوشت امروز افغانستان و عراق، آيا حاضريم همچون پتن قرارداد تسليم ايران به آمريكا را امضا كنيم؟ و اگر پاسخ ما مثبت است « مارشال پتن ايران » كيست و كجاست؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!