در خماري چشمانت
در شب بيستاره گيسويت
در مويههاي سحرگاهيت
در ضجههاي شبانگاهيت
در اشک به خون نشستهات
از فراق يار
مستي شراب نابي است
که مرا تا آغوش گرم خدا
بي بال و پر ، پرواز ميدهد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!