بيژن بيآنکه بداند حديث حال مرا سروده است:
خواب آب ديدن
دعاي دريا شنيدن
کار من است
نامه از نور نوشتن
ترانه و غزل سرودن
پيشهي من است
مصلوب دار عشق شدن
ضجهي بي امان زدن
طالع من است
شبگرد کوي يار شدن
مويه از فراق زدن
سهم من است
حصار شکستهي غم
بي حضور همدم
خانهي من است
و اين حکايت تمام درد من است ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
لطفاً فقط در مورد موضوع این نوشته نظر بدهید. با سپاس!